Alla inlägg under september 2010

Av Afsaneh Oskoueinejad - 30 september 2010 19:54

سه شنبه، 6 مهر ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 28 September

http://www.iranpressnews.com/source/084050.htm

دختر جوان برای تامین مسکن، قرنیه چشمش را می فروشد

روزنامه حکومتی وطن امروز: چندی پیش دختری که بر اثر سانحه دچار سوختگی شده بود برای عمل جراحی پلاستیک در خواست کمک مالی کرده بود. پدر و مادر پیر این دختر سانحه ‌دیده که دارایی خود را برای مراحل درمانی دخترشان حراج کرده‌اند، با بی‌مهری صاحبخانه‌شان، مدتی است دخل زندگی‌شان خالی شده و در پارک می‌خوابند. این دختر سانحه دیده می گوید دیگر قصد عمل جراحی ندارد و تنها به دنبال اجاره سقفی محقر برای پدر و مادر و دو خواهرش است. او گفته از کسی توقع حمایت ندارد و تصمیمش را برای فروش قرنیه چشم و یکی از کلیه‌ هایش گرفته است تا از این طریق بتواند خانواده‌اش را از فروپاشی نجات دهد.


Av Afsaneh Oskoueinejad - 30 september 2010 19:49

پنجشنبه، 8 مهر ماه 1389 برابر با 2010 Thursday 30 September
مواد مخدر مهمترین علت بزهکاری زنان است
یک آسیب شناس علوم رفتاری با بیان اینکه مواد مخدر و سرقت مهمترین علت جرایم زنان بزهکار است گفت: بیشتر بانوان توسط همسران یا مردانی که با آنها رابطه عطفی دارند به اعتیاد کشیده می شوند.
مجید ابهری در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: متاسفانه در بررسیهای انجام شده در بین زنان زندانی که آمار آنها نسبت به سال قبل 6 درصد رشد داشته جرائم مواد مخدر مثل اعتیاد، تولید، حمل و فروش مواد مخدر بالاترین آمار را در بین زنان زندانی داشته است.
وی اظهار داشت: در درجه دوم سرقت و سپس جرایم ضد اخلاقی در ردیف بزهکاریهای عمده بانوان قرار دارد.
ابهری با بیان اینکه بیشتر بانوان توسط همسران یا مردانی که با آنها رابطه عطفی دارند به اعتیاد کشیده می شوند تصریح کرد: این افراد به دلیل تامین هزینه مواد مخدر به سرقت و یا خودفروشی دست می زنند.
این استاد دانشگاه با اعلام اینکه متاسفانه در کنار این گروه سنتی گروهی دیگر از زنان فعالیت می کنند افزود: این گروه از زنان به دلیل تبلیغات غلط ماهواره و یا برخی از افراد با خیال اینکه مواد مخدر روانگردان باعث لاغری یا جوان شدن پوست آنها می شود به اعتیاد کشیده می شوند.
ابهری اظهار داشت: این افراد با مصرف مواد توهم زا اقدام به حرکاتی می کنند که در شرایط عادی حتی از باور آن عاجز هستند.
ابهری اضافه کرد: اطلاع رسانی به بانوان برای مقاومت در مقابل فریب همسر یا مرد مورد علاقه و باور نکردن تبلیغات دروغ بیگانه ها و مصرف نکردن داروهای ضد چاقی تولید شده در خارج از کشور باعث می شود که این بانوان از باتلاق هولناک اعتیاد دور بمانند.

Av Afsaneh Oskoueinejad - 30 september 2010 19:46

چهارشنبه، 7 مهر ماه 1389 برابر با 2010 Wednesday 29 September

http://www.iranpressnews.com/source/084071.htm

شکوه میرزادگی

زنان کارمند یا زنان صیغه ا ی روسا

در سفری که به نیویورک داشتم، و در روزی که رییس جمهور حکومت اسلامی در حال نمايش شرم آور همیشگی اش در سازمان ملل بود، میان جمعیت معترض می گشتم. نخواسته بودم به محلی که خاص ایرانی ها بود بروم، چرا که «هیئت هماهنگی» ایرانی ها را با توجه به عقیده ی سیاسی شان از هم جدا کرده بود (که به اين موضوع در مطلبی دیگر پرداخته ام). به هر حال، از میان جمع زنی به سویم آمد و مرا به اسم خواند، با عینک آفتابی بزرگ و کلاهی تابستانی که نیمی از صورتش را پوشانده بود. در مقابل نگاه ناآشنای من خودش را معرفی کرد و بلافاصله گفت: «این سر و ریخت برای این است که من در ایران زندگی می کنم و نمی خواهم شناخته شوم». و بعد شروع به دردل کرد.؛ مثل بیشتر ایرانی هایی که از ایران می آیند و به دیدن یکی از اهالی قلم سر درددلشان باز می شود و از رنج ها و نابسامانی ها در ایران می گویند.

او از شرایط ناهنجار زنانی برایم گفت که با هزار و یک بدبختی از مرزهای تبعیض ناشی از حکومتی تک مذهبی گذشته و کار و شغلی گرفته اند و آنگاه در محیط اداری نیز از شر این تبعیض آلوده به فساد آسوده نیستند.

شهلا ...، آن طور که می گفت، تحصیلاتش را در علوم اداری در انگلستان به پایان رسانده، و پس از ازدواج با پسر یکی از روحانیون به نام، در سال دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی در بخش اداری یکی از دانشگاه های تهران مشغول به کار شده است. می گفت:« در ادارات برخلاف همه چیز که زنانه ـ مردانه است، چند سالی است که انتخاب و استخدام مشاغل فقط با مردها است». می گفت که زن های متقاضی شغل، گذشته از این که باید در امتحان ورودی نشان دهند که حجاب شان سفت و سخت است، لازم است «زیبا و طناز» هم باشند و مسئول امور مربوطه که با آن ها باصطلاح مصاحبه می کند آن ها را تایید کند. می گفت: «وقتی من استخدام شدم وضع به این بدی نبود. در عين حال، چون من تازه از انگلیس برگشته بودم و پدر شوهرم هم مورد احترام دستگاه بود کاری به کار من نداشتند و من هم سرم به کار خودم بود ـ ارزیابی مدارک تحصیلی متقاضیان استخدام و مصاحبه با آنها. در اواخر دوره ی دوم آقای خاتمی اما کار مرا محدود کردند و بخش مصاحبه را از من گرفتند که البته خیلی هم خوشحال بودم چون انتخاب چند تن از میان هزارها متقاضی در جامعه ای که همیشه مشکل بیکاری وجود دارد از نظر عاطفی برایم سخت بود. اما به مرور متوجه شدم که حتی ارزيابی مدارک متقاضیان زن را برای من نمی فرستند و اين مدارک به بخشی می رود که همه شان مرد هستند. کم کم متوجه شدم که ارزيابی مدارک تحصیلی جای خود را به ارزیابی زیبایی و طنازی زن های متقاضی داده است».

شهلا می گفت که در بخشی که او کار می کند ظرف سه سال گذشته حتی یک زن ازدواج کرده استخدام نشده است. می گفت: «به جرات می توانم بگویم که در حال حاضر زن ها در بیشتر ادارات نه به عنوان کارمند که به عنوان صیغه ی روسا استخدام می شوند». می گفت این زن ها و دخترها تا وقتی استخدام نشده اند معمولاً نمی دانند ماجرا چیست؛ و تازه وقتی از مرحله ی اول استخدام می گذرند متوجه این بدبختی می شوند. البته در آن زمان هم اگر کسی معترض باشد، یا کارش را از دست می دهد و يا با تهمت های دروغ کارش به دادگاه و احتمالاً زندان می کشد.

حرف های تاسف آور و دردناک شهلا البته برای من تازگی نداشت، زنان و دختران جوان مرتب اینگونه مطالب را، نه تنها از ادارات دولتی که از موسسات خصوصی، و بويژه کارخانه ها و کارگاه هایی که زنان کم درآمد و بی پناه در آن کار می کنند، برایم می نویسند. اما شنیدن آن از زبان شاهدی که خود از خانواده ای مذهبی و تقریباً وابسته به حکومت می آمد نشانه ی روشنی از این واقعیت بود که سلطه ی قوانین مذهبی بر زندگی زنان ایران، علاوه بر تحقیر شخصیت زن و تنزل او از یک انسان مساوی به یک وسیله ی لذت، یا نهایتاً یک وسیله ی تولید مثل، در متوقف کردن حرکت جامعه ی ایران به سوی یک زندگی متمدنانه نیز نقش زیادی داشته است. جامعه ای که بالای شصت در صد از تحصیل کرده های دانشگاهی اش زن ها هستند، با شيوع این نوع فساد در سیستم های اداری آن، و مورد آزارهای جنسیتی یا سوء استفاده های جنسی قرار دادن این قشر عظیم تحصیل کرده و متخصص، در واقع جز عقب راندن این قشر و خانه نشین کردن نیمی از جمعیت کارآی جامعه نتیجه ای نداشته و ندارد، و بار دیگر نشان می دهد که تا وقتی قوانین تبعیض آلود و مردسالارانه ی قرون وسطایی بر زندگی ما سایه انداخته اند، تنها تکیه دادن بر تعداد دانشگاه رفته های زن نمی تواند دلیلی بر توفیق اجتماعی زنان ایران باشد.

تا وقتی که مردها، به خصوص قشر وابسته به حکومت، به هر زن و دختر کارمندشان به چشم صیغه نگاه می کنند و این را شرعی و حق خودشان می دانند، یا زنان را همقد و اندازه خود نمی بینند و با آن ها به عنوان رعیت خودشان رفتار می کنند، حضور زنان در جامعه به معنای صاحب حق بودن یا مساوی بودن با مرد نیست.

و من همچنان بر این باور هستم که جنبش زنان ایران، پس از سی و یک سال تجربه و به کار بردن انواع وسایل برای تثبيت ساده ترین حقوق انسانی خويش، و نداشتن حتی اندکی از آن، اکنون هیچ راهی جز رویارویی با کل قوانین انسان گريز و زن ستیز جمهوری اسلامی برایش باقی نمانده است؛ چرا که بدون خواستن ايجاد تغییر بنيادی در کل قوانین و ساختارهای حکومتی، حاصل کار همچنان از دست دادن است و از دست دادن و بس.


Av Afsaneh Oskoueinejad - 29 september 2010 19:13

Iran sentences blogger to 19.5 yrs. of prison

http://www.hra-news.org/00/4227-1.html

The sentence of Iranian blogger Hossein Derakhshan was announced today to his lawyer.

According to a sentence which was issued today by the 15th branch of the Revolutionary Court in Tehran headed by Judge Salavati, Derakhshan who was arrested in October 2008 was sentenced to 19 and a half years of prison, a five year ban on membership in parties and media activities and returning funds given to him in the amount of 3,750 euros, 2,900 dollars and 22 British pounds on charges of cooperating with hostile countries, propagating against the Islamic government, advertising for anti-revolutionary grouplets, insulting sanctities and running and managing immoral websites.

Hossein Derakhshan was one of the first to blog in Farsi and wrote about himself, politics and the Iranian culture in both Farsi and English in his weblog called ‘My Own Editor’. (Human Rights Activists in Iran – Sep. 28, 2010)

 

Iran murders second Kahrizak doctor who had evidence of systematic prison rape and sexual abuse

According to reports, Dr. Abdolreza Soudbakhsh, an assistant professor at Tehran University who was shot and killed last week was linked to the Kahrizak Detention Center its prisoners who were suffering from infections in the urinary tract and damaged reproductive systems (as a result of rape and sexual abuse in Kahrizak) and had orders from security forces to officially announce that all prisoners who came to him for treatment had meningitis.

This university professor was suspiciously shot and killed one day before going abroad.

Therefore, Soudbakhsh is the second doctor who was killed in the past year over this issue. 

Ramin Pourandarjani, another doctor who was serving in the State Security Forces in the

Kahrizak Detention Center suspiciously passed away on November 16, 2009. Officials announced his death as suicide…

According to this report Soudbakhsh was informed about the medical cases of all those killed in the Kahrizak Detention Center. In addition to this, he was specialist and checked and treated all Kahrizak prisoners and had special information in this regard.

This report also said that Soudbakhsh recently felt that his life was in danger because of increased pressure by security forces.

He had a ticket to leave Iran on September 22 and was shot dead outside of his clinic in Keshavarz Blvd in Tehran less than a day before he was to go abroad. (Jaras Website – Sep. 27, 23010)


Iran sentences Baha’i woman to two years of prison

http://www.hra-news.org/1389-01-27-05-24-07/4237-1.html

Lava Khanjani, a Baha’i who has been banned from continuing her education because of her faith and was arrested on January 3, 2010 was sentenced to two years of prison.

According to reports, Khanjani was released on bail from Rajayi Shahr Prison in March 1, 2010. Notably, she is the granddaughter of Jamaloddin Khanjani, one of the seven Baha’i leaders who were recently sentenced to 10 years of prison. (Human Rights Activists in Iran – Sep. 28, 2010)

 

Kurd activist sentenced to 10 years of prison without right to lawyer

http://www.hra-news.org/1389-01-27-05-25-54/4235-1.html

A resident of the Salemaneh Village in Marivan was sentenced to 10 years of prison.

Gharib Fatemi, 45, who was arrested nine months ago by security forces, was sentenced to 10 years of prison.

He was charged with cooperating with dissident parties and is currently in the Marivan Central Prison. According to those close to this Kurd activist, he was denied the right to a lawyer in all the stages of his legal procedure. (Kurdish Perspective – Sep. 28, 2010)

 

Tehran and Suburbs Bus Company drivers forced to pledge not to talk to media

According to reports, the Protection Department of the Tehran and Suburbs Bus Company are trying to force the employees of this company to sign pledges that they will not talk to internal or external press about company problems.

In the past few days, under the orders of the Protection Department, it has been announced in all districts that employees in Tehran have to sign a pledge which says that all drivers are committed not to talk about the issues of the company including the condition of detained union activists, the expulsion of employees, not receiving their wages and bonuses, inhumane treatment of the Protection Department with drivers, hard working conditions and other issues. (Human Rights and Democracy Activists in Iran – Sep. 28, 2010)


Av Afsaneh Oskoueinejad - 29 september 2010 19:09

محکوميت حسين درخشان به نوزده و نيم سال حبس تعزيري

http://www.hra-news.org/00/4227-1.html

حکم دادگاه حسين درخشان، وبلاگ نويس ايراني امروز به متهم و وکيل وي ابلاغ شد.

به گزارش مشرق، بنا بر اين حکم که امروز از سوي شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامي به رياست قاضي صلواتي صادر شد، درخشان که در مهرماه 87 بازداشت شده است، به جرم همکاري با دول متخاصم، تبليغ عليه نظام اسلامي، تبليغ به نفع گروهک هاي ضد انقلاب، توهين به مقدسات و راه اندازي و مديريت سايت هاي مبتذل و مستهجن، به 19.5 سال حبس تعزيري، پنج سال محروميت از عضويت در احزاب و فعاليت در رسانه ها و بازگرداندن وجوه اخذشده به مبلغ 30هزار و 750 يورو، دوهزار و 900 دلار و 200 پوند انگليس محکوم شد.

حسين درخشان از پيشتازان وبلاگ نويسي به زبان فارسي است، و در وبلاگ خود به نام «سردبير خودم» به زبان‌هاي فارسي و انگليسي در مورد خودش و سياست و فرهنگ ايران قلم مي‌زد. (هرانا – 6/7/89)

 

دکتر سودبخش دومين قرباني جامعه پزشکي کشور در فاجعه کهريزک

بنا به گزارش منابع خبري جرس، دکتر عبدالرضا سودبخش، دانشيار دانشگاه تهران که طي هفته گذشته مورد سوء قصد مسلحانه قرار گرفته و جان باخته است، از پزشکان مرتبط با پرونده بازداشتگاه کهريزک و زندانياني بوده است که از بيماريهاي عفوني در مجاري اداري و تناسلي آسيب ديده بودند و مقامات امنيتي به وي دستور داده بودند که بيماري کليه زندانياني که به وي مراجعه کرده بودند را، رسما مننژيت اعلام کند.

اين استاد دانشگاه، يک روز قبل از سفر از ايران و عزيمت به خارج، بطرز مشکوکي مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت.

بدين ترتيب عبدالرضا سودبخش دومين پزشکي است که طي يک سال اخير، در اين رابطه کشته شده است.

رامين پوراندرجاني، پزشک وظيفه بازداشتگاه کهريزک نيز، ٢۵ آبان ۸۸ بطرز مشکوکي درگذشت؛ که مقامات آنرا "خودکشي اعلام کردند...

اين گزارش خاطرنشان مي کند که "سود بخش از پرونده پزشکي کليه شهداي بازداشتگاه کهريزک مطلع بوده است، بعلاوه وي پزشک متخصصي بوده است که تمامي زندانيان کهريزک و اوين را معاينه کرده بود و داراي اطلاعات خاصي در اين زمينه بوده است."

گزارش مذکور همچنين آورده است :سودبخش  اخيرا  از  فشارهاي فزاينده نيروهاي امنيتي احساس مي کرد  جانش درخطر است.

وي بليط عزيمت به خارج را براي روز سي و يکم شهريور در دست داشت که کمتر از يک روز قبل از خروج از کشور، در مقابل مطبش در بلوار کشاورز تهران، با گلوله ترور و در دم کشته شد. (جرس – 5/7/89)


محکوميت لوا خانجاني به دو سال حبس تعزيري

http://www.hra-news.org/1389-01-27-05-24-07/4237-1.html

لوا خانجاني شهروند محروم از تحصيل بهايي که در تاريخ ۱۳ دي ۱۳۸۸ بازداشت شده بود، به دو سال حبس تعزيري محکوم شد.

به گزارش جمعيت مبارزه با تبعيض تحصيلي، اين شهروند بهائي در تاريخ ۱۰ اسفند با قرار وثيقه از زندان رجائي شهر آزاد گرديده بود . لازم به ذکر مي باشد لوا خانجاني نوه جمال الدين خانجاني يکي از هفت نفر مديران جامعه بهائي که اخيرا به ۱۰ سال حبس تعزيري محکوم شده است مي باشد. (هرانا – 6/7/89)


يک شهروند مريواني به ده سال زندان محکوم شد

http://www.hra-news.org/1389-01-27-05-25-54/4235-1.html

در ادامه صدور احکام سنگين حبس براي فعالان کرد، يکي از اهالي روستاي "ئالمانه" واقع در شهرستان مريوان به ده سال زندان محکوم شد.

به گزارش کرديش پرسپکتيو، غريب فاطمي، ۴۵ ساله و اهل روستاي ئالمانه‌ مريوان که نه ماه پيش از سوي نيروهاي امنيتي دستگير گرديد به ده سال زندان محکوم شده است.

اتهام اين شهروند کرد همکاري با احزاب مخالف نظام عنوان شده و نامبرده هم اينک در زندان مرکزي مريوان به سر مي برد.

به گفته نزديکان اين فعال دربند، آقاي فاطمي در هيچ يک از مراحل دادرسي وکيل نداشته است. (کرديش پرسپکتيو – 6/7/89)


گرفتن تعهد کتبي از کارکنان شرکت واحد براي عدم بيان مشکلات کاري خود

بنابه گزارشات رسيده به "فعالين حقوق بشر و دمکراسي در ايران" حراست شرکت واحد، کارکنان شرکت اتوبوس راني تهران و حومه را وادار به امضاي تعهدي مي کند که رانندگان در مورد مسايل شرکت واحد با هيچ رسانه اي اعم از داخلي و يا خارجي حق مصاحبه ندارند.

در طي چند روز گذشته به دستور حراست شرکت واحد تهران به کليه نواحي اعلام شده است که کارکنان نواحي مختلف تهران بايد تعهدي را امضا نمايند که در آن نوشته شده است؛ که کليه رانندگان متعهد مي شوند که در مورد مسايل شرکت واحد از جمله؛ وضعيت و شرايط اعضاي دستگير شده سنديکا، اخراج کارکنان،عدم پرداخت حقوق و مزايا،برخورهاي غير انساني حراست و کميته انظباطي با کارکنان،شرايط سخت کاري و مشکلات ديگر کارکنان با هيچ رسانه اي اعم از داخلي و خارجي حق مصاحبه را ندارند. (فعالين حقوق بشر و دمکراسي در ايران – 6/7/89)



Av Afsaneh Oskoueinejad - 28 september 2010 20:22

دبیر دفتر تحکیم وحدت به زندان اوین فراخوانده شد

مهدی عربشاهی دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت روز گذشته ۵ مهرماه با دریافت احضاریه ای برای اجرای حکم زندان فراخوانده شد.

به گزارش دانشجونیوز این احضاریه از سوی اجرای احکام دادسرای شهید مقدس مستقر در بازداشتگاه اوین و علیرغم بیماری قبلی مهدی عربشاهی صادر شده است.

دبیر دفتر تحکیم وحدت پیش از این در روز عاشورای سال گذشته بازداشت شده بود که پس از مدتی بر اثر حمله قبلی در زندان اوین به بیمارستان منتقل و سپس با قرار وثیقه آزاد شد. مهدی عربشاهی طی مدت آزادی مورد عمل جراحی قلب قرار گرفته و به صورت مداوم تحت نظارت پزشکی قرار داشته است.

احضار دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت در حالی صورت گرفته است که دو عضو دیگر این اتحادیه دانشجویی، بهاره هدایت و میلاد اسدی، در زندان به سر می برند. بهاره هدایت و میلاد اسدی با محکومیت سنگین ۹ سال و نیم و ۷ سال حبس نزدیک به یک سال است که در زندان اوین به سر می برند. مهدی عربشاهی نیز سال گذشته به ۲ سال و نیم حبس تعزیری به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام محکوم شده بود.

همچنین طی هفته های گذشته احضاریه هایی برای عباس حکیم زاده دبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت و نسیم سرابندی دبیر کمیسیون زنان این اتحادیه، از سوی دادسرای زندان اوین و وزارت اطلاعات صادر شده است.

به نظر می رسد احضارها و فشارها بر اعضای دفتر تحکیم وحدت همزمان با بازگشایی دانشگاه ها، در راستای تهدید فعالیت های دانشجویی و محدود کردن هرچه بیشتر دفتر تحکیم وحدت است.

این اتحادیه در ابتدای هفته جاری بیانیه ای به مناسبت آغاز سال تحصیلی منتشر کرده و در آن از لزوم تدوین مدل های جدید فعالیت دانشجویی در سال تحصیلی پیش رو سخن گفته بود.

همچنین طی روزها و هفته های گذشته ضیا نبوی و مجید توکلی از دیگر دانشجویان زندانی عضو دفتر تحکیم وحدت به زندان های اهواز و رجایی شهر تبیعد شده اند و بیم تبعید مجید دری دیگر دانشجوی زندانی، نیز وجود دارد.


Av Afsaneh Oskoueinejad - 28 september 2010 20:17

http://www.iranpressnews.com/source/084060.htm


نامه نایب رئیس پارلمان اروپا به فرزندان سکینه

ایران: نایب رئیس پارلمان اروپا به فرزندان سکینه: تنهایتان نمی گذاریم
رم،۶مهر - (آکی فارس) - نایب رئیس پارلمان اروپا ، روبرتا آنجلیلی ، امروزبه فرزندان سکینه محمدی آشتیانی، که از طریق آژانس خبری ایتالیایی «آکی» در خواست کمک برای نجات مادرشان را کرده بودند، نامه ای نوشت و به آنها اطمینان داد که «پارلمان اروپا آنها را تنها نخواهد گذاشت». روبرتا آنجلیلی در این نامه خاطر نشان کرد: « ما پیام شما را به خبرگزاری «آکی» دریافت کردیم و از شما پشتیبانی میکنیم. بدانید که در اروپا پدران، مادران، خواهران و برادران زیادی دارید که نگران حال شما هستندو برای نجات زندگی مادرتان تلاش میکنند».
روبرتا آنجلیلی، که این نامه را برای تمام نمایندگان پارلمان اروپا فرستاد تا آن را امضا کنند، گفت: «پیام شما از ایران مستقیم بر قلب ما در اروپا نشست و حال ما را دگرگون کرد. هر چند هزاران کیلومتر ما را از هم جدا میکند، ولی دل ما پیش شماست و برای دفاع از حقوق بشر و تضمین دادرسی درست به مادرتان تمام تلاش خود را خواهیم کرد».
نایب رئیس پارلمان اروپا، در نامه خود به همکارانش در استرازبورگ نوشت: «با اینکه رئیس جمهور ایران، در پی فشارهای بین المللی از تضمین دادرسی درست برای بانو سکینه خبر داده بود، ولی دادگستری جمهوری اسلامی حکم اعدام ایشان را داده، بدون آنکه حقوق قانونی دفاعیه این بانو رعایت شده باشد. بنابراین بسیار مهم است که به فشارهای خود برای رعایت حقوق بشر در ایران ادامه دهیم واز دولت ایران بخواهیم که یک دادگاه بی طرف که هیچ گونه پیش داوریی نسبت به این بانو نداشته باشد را تضمین کند».
دیروز دادستان کل کشور غلامحسین محسنی اژه ای، از حکم اعدام سکینه محمدی آشتیانی برای همدستی در قتل همسرش خبر داد. در پی این خبر فرزندان این بانو و وکیل آنها از جهانیان و کشور ایتالیا درخواست کمک و همیاری کردند.
آژانس خبری« آکی»، که با زبانهای ایتالیایی، انگلیسی، فارسی و عربی، خبرهای خود را منتشر میکند، از ماه پیش، به همراه گروهی از اندیشمندان و فعالان ایرانی و عرب،فراخوانی را با عنوان «بجای سنگ گل دهید» منتشر کرده و از نهاد های بین المللی درخواست کرده که برای نجات زندگی سکینه محمدی آشتیانی نهایت تلاش خود را بکنند. پارلمان اروپا، دولت ایتالیا، دولت واتیکان به همراه اندیشمندان، فعالان سیاسی و اجتماعی زیادی از این فراخوان استقبال کرده و خواستار نجات زندگی سکینه محمدی شده اند.

(آکی فارس)

ADNKRONOS INTERNATIONAL - FARSI

Av Afsaneh Oskoueinejad - 28 september 2010 19:49

19 års fängelse för iransk bloggare

Publicerad 28 september 2010 - 18:14
Uppdaterad 28 september 2010 - 18:37

Hossein Derakhshan, en pionjär i den iranska bloggvärlden, har dömts till 19 års fängelse i Iran för att bland annat ha "spridit propaganda", enligt AP.

Hossein Derakhshan var den första att blogga på farsi och var från början en kritiker av Irans religiösa styre.

Bloggade från Kanada
Han bloggade från Kanada och initierade 2001 en våg av bloggande iranier då han, på farsi, publicerade lätta instruktioner på hur man startade bloggar. Både hans egen blogg, och flera andra bloggar har under året utsatts för försök till censur och nedstängning.

Men Hossein Derakhshan har också ansetts kontroversiell inom bloggvärlden. Han som först startade som regimkritiker, började efter ett besök i Israel 2006 bloggade om att vilja bygga broar mellan de två stridande länderna.

Bytte linje
Senare bytte han linje och blev en ivrig påhejare av den kontroversiella presidenten Mahmoud Ahmadinejad och hyllade honom för han stod upp mot makten i väst.

Trots det arresterades Hossein Derakhshan när han besökte Iran 2008 och har sedan dess suttit fängslad. Enligt nyhetsbyrån AP dömdes han till 19 års fängelse för att han inlett samarbete med fiendeländer som Israel och för att i tidigare texter spridit regimkritisk propaganda.

Kulturnyheterna

Skapa flashcards