Senaste inläggen

Av Afsaneh Oskoueinejad - 2 oktober 2010 13:06

از اجراي طرح عفاف و حجاب کوتاه نمي‌آييم

 سردار بهمن کارگر در حاشيه سفر به استان اصفهان گفت: بهزودى طرحهاى امنيت اجتماعى در برخى از استانهاى کشور از جمله استان اصفهان به مرحله اجرا گذاشته مى‌شود.

وى گفت طرحهاى امنيت اجتماعى شامل برخورد با اراذل و اوباش، مبارزه با معتادان و طرح جامع درباره عفاف و حجاب مى‌شود...

معاون اجتماعى نيروى انتظامى در پاسخ به سؤال خبرنگارى مبنى بر چگونگى رويکرد نيروى انتظامى در برخورد با مزاحمان خيابانى، عنوان داشت: با کسى که مزاحم نواميس مردم مى‌شود بايد شديدترين برخورد صورت گيرد و ما اتفاقاً در نيروى انتظامى با شدت در اين باره برخورد مى‌کنيم. (سايت جوان آنلاين (رژيم) - 6/7/89)

 

با يورش مامورين وزارت اطلاعات يک وبلاگ نويس دستگير شد

http://hrdai.blogspot.com/2010/09/blog-post_29.html

بنابه گزارشات رسيده به "فعالين حقوق بشر و دمکراسي در ايران" با يورش مامورين وزارت اطلاعات محمد رضا پورشجري وبلاگ نويس دستگير و به سلولهاي انفرادي بند سپاه زندان گوهردشت کرج منتقل شد.

روز يکشنبه 21 شهريور ماه مامورين وزارت اطلاعات به منزل آقاي محمد رضا پورشجري وبلاگ نويس يورش بردند و وي را دستگير و به سلولهاي انفرادي بند سپاه زندان گوهردشت کرج منتقل کردند.آنها براي مدت طولاني منزل او را وحشيانه مورد بازرسي قرار دادند.مامورين وزارت اطلاعات همچنين مدارک شناسايي،سند منزل،کامپيوتر،رسيور ماهواره،دست نوشته ها ،عکسهاي خانوادگي و بعضي از کتابهاي او را با خود بردند.

وبلاگ نويس زنداني در اثر شکنجه هاي جسمي و روحي و به وخامت گراييدن وضعيت جسمي اش تا به حال 2 بار از بند سپاه به بهداري زندان گوهردشت کرج منتقل شده است.

آقاي پورشجري 50 ساله و چندين سال است که مشغول وبلاگ نويسي مي باشد وبعضي از مقالات و نوشته هاي او در سايتهاي مختلف انعکاس يافته است.او همچنين از ناراحتي حاد ديسک کمر رنج مي برد. (فعالين حقوق بشر و دمکراسي در ايران – 7/7/89)


وضعيت حاد جسمي غلامحسين عرشي در بند 350

http://www.hra-news.org/1389-01-27-05-27-21/4251-1.html

غلامحسين عرشي زنداني سياسي محبوس در بند 350 زندان اوين به دليل خونريزي کليه در وضعيت حاد جسمي به سر مي برد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، وي از ناراحتي حاد کليوي رنج مي برد در طي روزهاي گذشته بيماري او شدت يافته است و کليه وي دچار خونريزي شديد  شده است.بهداري زندان از درمان جدي اوخودداري مي کند و در شرايط حاد جسمي بسر مي برد.

غلام حسين عرشي، ۱۷اسفند سال گذشته در خانه اش توسط نيروهاي امنيتي بازداشت و به زندان اوين منتقل شد .او پس از چند ماه تحمل حبس در انفرادي هاي  ۲۰۹ به بند ۳۵۰ زندان اوين منتقل شد و در دادگاهي نمايشي به رياست قاضي صلواتي به چهار سال حبس تعزيري محكوم كه اين حكم در دادگاه تجديد نظر به يكسال  حبس تقليل يافت.

گفتني است، نامبرده درحين بازجويي تحت شکنجه هاي جسمي و روحي بوده  و تهديد به تجاوز جنسي  از سوي بازجويان وزارت اطلاعات قرار گرفته است...

لازم به ذکر است، با گذشت بيش از 7 ماه  آقاي عرشي  تا به حال به مرخصي نرفته و حق برخورداري از  آزادي مشروط نيز از ايشان سلب شده است. (هرانا – 7/7/89)


افزايش فشار بر زنان زنداني بهايي در مشهد

http://www.rahana.org/archives/26449

Rozita Vaseqhi

با ايجاد محدوديت‌هاي جديد، چهار زنداني زن بهايي در زندان وکيل‌آباد مشهد، تحت فشار بيشتر قرار گرفته اند.

مسئولين زندان وکيل‌آباد مشهد، با محدود ساختن ملاقات‌ها، تماس هاي تلفني و حتي زمان هواخوري، شرايط را براي زنان زنداني بهايي سخت‌تر از گذشته کرده اند.

به گزارش خبرنگار رهانا، پس از آنکه رزيتا واثقي شهروند بهايي که با تحمل بيش از ۶ ماه بازداشت انفرادي، به جمع سه زنداني بهايي ديگر در زندان وکيل‌آباد مشهد منتقل شد، مسئولين زندان با محدود کردن ملاقات‌ها و تماس هاي تلفني، شرابط سختي را براي اين چهار زن زنداني ايجاد کرده اند. (رهانا – 7/7/89)

Av Afsaneh Oskoueinejad - 2 oktober 2010 13:02

  • سايت روزنه 29 سپتامبر «  اطلاعيه شماره ٧٦: سجاد از  شهرداريهاي دنيا براي نجات مادرش کمک خواست » كميته بين المللي عليه سنگسار

سجاد قادرزاده پسر سكينه محمدي «در نامه اي خطاب به شهرداري هاي جهان» نوشته است، از آنها براي نجات مادرش کمک خواسته است. در اين نامه سجاد ضمن قدرداني از همه افراد و سازمانهائي که براي نجات مادرش تلاش کرده اند نوشته است: "از شهرداري هاي رم و فورانس در ايتاليا سپاسگزارم که براي نجات مادر بيگناهم تلاش کردند. از کليه شهرداريها در پايتخت هاي مختلف تقاضا ميکنم که با يک حرکت دسته جمعي اعتراض به حکم عليه مادرم را به جمهوري اسلامي نشان داده و باعث گسستگي حکم اعدام و سنگسار مادرم شوند"»


Av Afsaneh Oskoueinejad - 30 september 2010 19:54

سه شنبه، 6 مهر ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 28 September

http://www.iranpressnews.com/source/084050.htm

دختر جوان برای تامین مسکن، قرنیه چشمش را می فروشد

روزنامه حکومتی وطن امروز: چندی پیش دختری که بر اثر سانحه دچار سوختگی شده بود برای عمل جراحی پلاستیک در خواست کمک مالی کرده بود. پدر و مادر پیر این دختر سانحه ‌دیده که دارایی خود را برای مراحل درمانی دخترشان حراج کرده‌اند، با بی‌مهری صاحبخانه‌شان، مدتی است دخل زندگی‌شان خالی شده و در پارک می‌خوابند. این دختر سانحه دیده می گوید دیگر قصد عمل جراحی ندارد و تنها به دنبال اجاره سقفی محقر برای پدر و مادر و دو خواهرش است. او گفته از کسی توقع حمایت ندارد و تصمیمش را برای فروش قرنیه چشم و یکی از کلیه‌ هایش گرفته است تا از این طریق بتواند خانواده‌اش را از فروپاشی نجات دهد.


Av Afsaneh Oskoueinejad - 30 september 2010 19:49

پنجشنبه، 8 مهر ماه 1389 برابر با 2010 Thursday 30 September
مواد مخدر مهمترین علت بزهکاری زنان است
یک آسیب شناس علوم رفتاری با بیان اینکه مواد مخدر و سرقت مهمترین علت جرایم زنان بزهکار است گفت: بیشتر بانوان توسط همسران یا مردانی که با آنها رابطه عطفی دارند به اعتیاد کشیده می شوند.
مجید ابهری در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: متاسفانه در بررسیهای انجام شده در بین زنان زندانی که آمار آنها نسبت به سال قبل 6 درصد رشد داشته جرائم مواد مخدر مثل اعتیاد، تولید، حمل و فروش مواد مخدر بالاترین آمار را در بین زنان زندانی داشته است.
وی اظهار داشت: در درجه دوم سرقت و سپس جرایم ضد اخلاقی در ردیف بزهکاریهای عمده بانوان قرار دارد.
ابهری با بیان اینکه بیشتر بانوان توسط همسران یا مردانی که با آنها رابطه عطفی دارند به اعتیاد کشیده می شوند تصریح کرد: این افراد به دلیل تامین هزینه مواد مخدر به سرقت و یا خودفروشی دست می زنند.
این استاد دانشگاه با اعلام اینکه متاسفانه در کنار این گروه سنتی گروهی دیگر از زنان فعالیت می کنند افزود: این گروه از زنان به دلیل تبلیغات غلط ماهواره و یا برخی از افراد با خیال اینکه مواد مخدر روانگردان باعث لاغری یا جوان شدن پوست آنها می شود به اعتیاد کشیده می شوند.
ابهری اظهار داشت: این افراد با مصرف مواد توهم زا اقدام به حرکاتی می کنند که در شرایط عادی حتی از باور آن عاجز هستند.
ابهری اضافه کرد: اطلاع رسانی به بانوان برای مقاومت در مقابل فریب همسر یا مرد مورد علاقه و باور نکردن تبلیغات دروغ بیگانه ها و مصرف نکردن داروهای ضد چاقی تولید شده در خارج از کشور باعث می شود که این بانوان از باتلاق هولناک اعتیاد دور بمانند.

Av Afsaneh Oskoueinejad - 30 september 2010 19:46

چهارشنبه، 7 مهر ماه 1389 برابر با 2010 Wednesday 29 September

http://www.iranpressnews.com/source/084071.htm

شکوه میرزادگی

زنان کارمند یا زنان صیغه ا ی روسا

در سفری که به نیویورک داشتم، و در روزی که رییس جمهور حکومت اسلامی در حال نمايش شرم آور همیشگی اش در سازمان ملل بود، میان جمعیت معترض می گشتم. نخواسته بودم به محلی که خاص ایرانی ها بود بروم، چرا که «هیئت هماهنگی» ایرانی ها را با توجه به عقیده ی سیاسی شان از هم جدا کرده بود (که به اين موضوع در مطلبی دیگر پرداخته ام). به هر حال، از میان جمع زنی به سویم آمد و مرا به اسم خواند، با عینک آفتابی بزرگ و کلاهی تابستانی که نیمی از صورتش را پوشانده بود. در مقابل نگاه ناآشنای من خودش را معرفی کرد و بلافاصله گفت: «این سر و ریخت برای این است که من در ایران زندگی می کنم و نمی خواهم شناخته شوم». و بعد شروع به دردل کرد.؛ مثل بیشتر ایرانی هایی که از ایران می آیند و به دیدن یکی از اهالی قلم سر درددلشان باز می شود و از رنج ها و نابسامانی ها در ایران می گویند.

او از شرایط ناهنجار زنانی برایم گفت که با هزار و یک بدبختی از مرزهای تبعیض ناشی از حکومتی تک مذهبی گذشته و کار و شغلی گرفته اند و آنگاه در محیط اداری نیز از شر این تبعیض آلوده به فساد آسوده نیستند.

شهلا ...، آن طور که می گفت، تحصیلاتش را در علوم اداری در انگلستان به پایان رسانده، و پس از ازدواج با پسر یکی از روحانیون به نام، در سال دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی در بخش اداری یکی از دانشگاه های تهران مشغول به کار شده است. می گفت:« در ادارات برخلاف همه چیز که زنانه ـ مردانه است، چند سالی است که انتخاب و استخدام مشاغل فقط با مردها است». می گفت که زن های متقاضی شغل، گذشته از این که باید در امتحان ورودی نشان دهند که حجاب شان سفت و سخت است، لازم است «زیبا و طناز» هم باشند و مسئول امور مربوطه که با آن ها باصطلاح مصاحبه می کند آن ها را تایید کند. می گفت: «وقتی من استخدام شدم وضع به این بدی نبود. در عين حال، چون من تازه از انگلیس برگشته بودم و پدر شوهرم هم مورد احترام دستگاه بود کاری به کار من نداشتند و من هم سرم به کار خودم بود ـ ارزیابی مدارک تحصیلی متقاضیان استخدام و مصاحبه با آنها. در اواخر دوره ی دوم آقای خاتمی اما کار مرا محدود کردند و بخش مصاحبه را از من گرفتند که البته خیلی هم خوشحال بودم چون انتخاب چند تن از میان هزارها متقاضی در جامعه ای که همیشه مشکل بیکاری وجود دارد از نظر عاطفی برایم سخت بود. اما به مرور متوجه شدم که حتی ارزيابی مدارک متقاضیان زن را برای من نمی فرستند و اين مدارک به بخشی می رود که همه شان مرد هستند. کم کم متوجه شدم که ارزيابی مدارک تحصیلی جای خود را به ارزیابی زیبایی و طنازی زن های متقاضی داده است».

شهلا می گفت که در بخشی که او کار می کند ظرف سه سال گذشته حتی یک زن ازدواج کرده استخدام نشده است. می گفت: «به جرات می توانم بگویم که در حال حاضر زن ها در بیشتر ادارات نه به عنوان کارمند که به عنوان صیغه ی روسا استخدام می شوند». می گفت این زن ها و دخترها تا وقتی استخدام نشده اند معمولاً نمی دانند ماجرا چیست؛ و تازه وقتی از مرحله ی اول استخدام می گذرند متوجه این بدبختی می شوند. البته در آن زمان هم اگر کسی معترض باشد، یا کارش را از دست می دهد و يا با تهمت های دروغ کارش به دادگاه و احتمالاً زندان می کشد.

حرف های تاسف آور و دردناک شهلا البته برای من تازگی نداشت، زنان و دختران جوان مرتب اینگونه مطالب را، نه تنها از ادارات دولتی که از موسسات خصوصی، و بويژه کارخانه ها و کارگاه هایی که زنان کم درآمد و بی پناه در آن کار می کنند، برایم می نویسند. اما شنیدن آن از زبان شاهدی که خود از خانواده ای مذهبی و تقریباً وابسته به حکومت می آمد نشانه ی روشنی از این واقعیت بود که سلطه ی قوانین مذهبی بر زندگی زنان ایران، علاوه بر تحقیر شخصیت زن و تنزل او از یک انسان مساوی به یک وسیله ی لذت، یا نهایتاً یک وسیله ی تولید مثل، در متوقف کردن حرکت جامعه ی ایران به سوی یک زندگی متمدنانه نیز نقش زیادی داشته است. جامعه ای که بالای شصت در صد از تحصیل کرده های دانشگاهی اش زن ها هستند، با شيوع این نوع فساد در سیستم های اداری آن، و مورد آزارهای جنسیتی یا سوء استفاده های جنسی قرار دادن این قشر عظیم تحصیل کرده و متخصص، در واقع جز عقب راندن این قشر و خانه نشین کردن نیمی از جمعیت کارآی جامعه نتیجه ای نداشته و ندارد، و بار دیگر نشان می دهد که تا وقتی قوانین تبعیض آلود و مردسالارانه ی قرون وسطایی بر زندگی ما سایه انداخته اند، تنها تکیه دادن بر تعداد دانشگاه رفته های زن نمی تواند دلیلی بر توفیق اجتماعی زنان ایران باشد.

تا وقتی که مردها، به خصوص قشر وابسته به حکومت، به هر زن و دختر کارمندشان به چشم صیغه نگاه می کنند و این را شرعی و حق خودشان می دانند، یا زنان را همقد و اندازه خود نمی بینند و با آن ها به عنوان رعیت خودشان رفتار می کنند، حضور زنان در جامعه به معنای صاحب حق بودن یا مساوی بودن با مرد نیست.

و من همچنان بر این باور هستم که جنبش زنان ایران، پس از سی و یک سال تجربه و به کار بردن انواع وسایل برای تثبيت ساده ترین حقوق انسانی خويش، و نداشتن حتی اندکی از آن، اکنون هیچ راهی جز رویارویی با کل قوانین انسان گريز و زن ستیز جمهوری اسلامی برایش باقی نمانده است؛ چرا که بدون خواستن ايجاد تغییر بنيادی در کل قوانین و ساختارهای حکومتی، حاصل کار همچنان از دست دادن است و از دست دادن و بس.


Av Afsaneh Oskoueinejad - 29 september 2010 19:13

Iran sentences blogger to 19.5 yrs. of prison

http://www.hra-news.org/00/4227-1.html

The sentence of Iranian blogger Hossein Derakhshan was announced today to his lawyer.

According to a sentence which was issued today by the 15th branch of the Revolutionary Court in Tehran headed by Judge Salavati, Derakhshan who was arrested in October 2008 was sentenced to 19 and a half years of prison, a five year ban on membership in parties and media activities and returning funds given to him in the amount of 3,750 euros, 2,900 dollars and 22 British pounds on charges of cooperating with hostile countries, propagating against the Islamic government, advertising for anti-revolutionary grouplets, insulting sanctities and running and managing immoral websites.

Hossein Derakhshan was one of the first to blog in Farsi and wrote about himself, politics and the Iranian culture in both Farsi and English in his weblog called ‘My Own Editor’. (Human Rights Activists in Iran – Sep. 28, 2010)

 

Iran murders second Kahrizak doctor who had evidence of systematic prison rape and sexual abuse

According to reports, Dr. Abdolreza Soudbakhsh, an assistant professor at Tehran University who was shot and killed last week was linked to the Kahrizak Detention Center its prisoners who were suffering from infections in the urinary tract and damaged reproductive systems (as a result of rape and sexual abuse in Kahrizak) and had orders from security forces to officially announce that all prisoners who came to him for treatment had meningitis.

This university professor was suspiciously shot and killed one day before going abroad.

Therefore, Soudbakhsh is the second doctor who was killed in the past year over this issue. 

Ramin Pourandarjani, another doctor who was serving in the State Security Forces in the

Kahrizak Detention Center suspiciously passed away on November 16, 2009. Officials announced his death as suicide…

According to this report Soudbakhsh was informed about the medical cases of all those killed in the Kahrizak Detention Center. In addition to this, he was specialist and checked and treated all Kahrizak prisoners and had special information in this regard.

This report also said that Soudbakhsh recently felt that his life was in danger because of increased pressure by security forces.

He had a ticket to leave Iran on September 22 and was shot dead outside of his clinic in Keshavarz Blvd in Tehran less than a day before he was to go abroad. (Jaras Website – Sep. 27, 23010)


Iran sentences Baha’i woman to two years of prison

http://www.hra-news.org/1389-01-27-05-24-07/4237-1.html

Lava Khanjani, a Baha’i who has been banned from continuing her education because of her faith and was arrested on January 3, 2010 was sentenced to two years of prison.

According to reports, Khanjani was released on bail from Rajayi Shahr Prison in March 1, 2010. Notably, she is the granddaughter of Jamaloddin Khanjani, one of the seven Baha’i leaders who were recently sentenced to 10 years of prison. (Human Rights Activists in Iran – Sep. 28, 2010)

 

Kurd activist sentenced to 10 years of prison without right to lawyer

http://www.hra-news.org/1389-01-27-05-25-54/4235-1.html

A resident of the Salemaneh Village in Marivan was sentenced to 10 years of prison.

Gharib Fatemi, 45, who was arrested nine months ago by security forces, was sentenced to 10 years of prison.

He was charged with cooperating with dissident parties and is currently in the Marivan Central Prison. According to those close to this Kurd activist, he was denied the right to a lawyer in all the stages of his legal procedure. (Kurdish Perspective – Sep. 28, 2010)

 

Tehran and Suburbs Bus Company drivers forced to pledge not to talk to media

According to reports, the Protection Department of the Tehran and Suburbs Bus Company are trying to force the employees of this company to sign pledges that they will not talk to internal or external press about company problems.

In the past few days, under the orders of the Protection Department, it has been announced in all districts that employees in Tehran have to sign a pledge which says that all drivers are committed not to talk about the issues of the company including the condition of detained union activists, the expulsion of employees, not receiving their wages and bonuses, inhumane treatment of the Protection Department with drivers, hard working conditions and other issues. (Human Rights and Democracy Activists in Iran – Sep. 28, 2010)


Av Afsaneh Oskoueinejad - 29 september 2010 19:09

محکوميت حسين درخشان به نوزده و نيم سال حبس تعزيري

http://www.hra-news.org/00/4227-1.html

حکم دادگاه حسين درخشان، وبلاگ نويس ايراني امروز به متهم و وکيل وي ابلاغ شد.

به گزارش مشرق، بنا بر اين حکم که امروز از سوي شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامي به رياست قاضي صلواتي صادر شد، درخشان که در مهرماه 87 بازداشت شده است، به جرم همکاري با دول متخاصم، تبليغ عليه نظام اسلامي، تبليغ به نفع گروهک هاي ضد انقلاب، توهين به مقدسات و راه اندازي و مديريت سايت هاي مبتذل و مستهجن، به 19.5 سال حبس تعزيري، پنج سال محروميت از عضويت در احزاب و فعاليت در رسانه ها و بازگرداندن وجوه اخذشده به مبلغ 30هزار و 750 يورو، دوهزار و 900 دلار و 200 پوند انگليس محکوم شد.

حسين درخشان از پيشتازان وبلاگ نويسي به زبان فارسي است، و در وبلاگ خود به نام «سردبير خودم» به زبان‌هاي فارسي و انگليسي در مورد خودش و سياست و فرهنگ ايران قلم مي‌زد. (هرانا – 6/7/89)

 

دکتر سودبخش دومين قرباني جامعه پزشکي کشور در فاجعه کهريزک

بنا به گزارش منابع خبري جرس، دکتر عبدالرضا سودبخش، دانشيار دانشگاه تهران که طي هفته گذشته مورد سوء قصد مسلحانه قرار گرفته و جان باخته است، از پزشکان مرتبط با پرونده بازداشتگاه کهريزک و زندانياني بوده است که از بيماريهاي عفوني در مجاري اداري و تناسلي آسيب ديده بودند و مقامات امنيتي به وي دستور داده بودند که بيماري کليه زندانياني که به وي مراجعه کرده بودند را، رسما مننژيت اعلام کند.

اين استاد دانشگاه، يک روز قبل از سفر از ايران و عزيمت به خارج، بطرز مشکوکي مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت.

بدين ترتيب عبدالرضا سودبخش دومين پزشکي است که طي يک سال اخير، در اين رابطه کشته شده است.

رامين پوراندرجاني، پزشک وظيفه بازداشتگاه کهريزک نيز، ٢۵ آبان ۸۸ بطرز مشکوکي درگذشت؛ که مقامات آنرا "خودکشي اعلام کردند...

اين گزارش خاطرنشان مي کند که "سود بخش از پرونده پزشکي کليه شهداي بازداشتگاه کهريزک مطلع بوده است، بعلاوه وي پزشک متخصصي بوده است که تمامي زندانيان کهريزک و اوين را معاينه کرده بود و داراي اطلاعات خاصي در اين زمينه بوده است."

گزارش مذکور همچنين آورده است :سودبخش  اخيرا  از  فشارهاي فزاينده نيروهاي امنيتي احساس مي کرد  جانش درخطر است.

وي بليط عزيمت به خارج را براي روز سي و يکم شهريور در دست داشت که کمتر از يک روز قبل از خروج از کشور، در مقابل مطبش در بلوار کشاورز تهران، با گلوله ترور و در دم کشته شد. (جرس – 5/7/89)


محکوميت لوا خانجاني به دو سال حبس تعزيري

http://www.hra-news.org/1389-01-27-05-24-07/4237-1.html

لوا خانجاني شهروند محروم از تحصيل بهايي که در تاريخ ۱۳ دي ۱۳۸۸ بازداشت شده بود، به دو سال حبس تعزيري محکوم شد.

به گزارش جمعيت مبارزه با تبعيض تحصيلي، اين شهروند بهائي در تاريخ ۱۰ اسفند با قرار وثيقه از زندان رجائي شهر آزاد گرديده بود . لازم به ذکر مي باشد لوا خانجاني نوه جمال الدين خانجاني يکي از هفت نفر مديران جامعه بهائي که اخيرا به ۱۰ سال حبس تعزيري محکوم شده است مي باشد. (هرانا – 6/7/89)


يک شهروند مريواني به ده سال زندان محکوم شد

http://www.hra-news.org/1389-01-27-05-25-54/4235-1.html

در ادامه صدور احکام سنگين حبس براي فعالان کرد، يکي از اهالي روستاي "ئالمانه" واقع در شهرستان مريوان به ده سال زندان محکوم شد.

به گزارش کرديش پرسپکتيو، غريب فاطمي، ۴۵ ساله و اهل روستاي ئالمانه‌ مريوان که نه ماه پيش از سوي نيروهاي امنيتي دستگير گرديد به ده سال زندان محکوم شده است.

اتهام اين شهروند کرد همکاري با احزاب مخالف نظام عنوان شده و نامبرده هم اينک در زندان مرکزي مريوان به سر مي برد.

به گفته نزديکان اين فعال دربند، آقاي فاطمي در هيچ يک از مراحل دادرسي وکيل نداشته است. (کرديش پرسپکتيو – 6/7/89)


گرفتن تعهد کتبي از کارکنان شرکت واحد براي عدم بيان مشکلات کاري خود

بنابه گزارشات رسيده به "فعالين حقوق بشر و دمکراسي در ايران" حراست شرکت واحد، کارکنان شرکت اتوبوس راني تهران و حومه را وادار به امضاي تعهدي مي کند که رانندگان در مورد مسايل شرکت واحد با هيچ رسانه اي اعم از داخلي و يا خارجي حق مصاحبه ندارند.

در طي چند روز گذشته به دستور حراست شرکت واحد تهران به کليه نواحي اعلام شده است که کارکنان نواحي مختلف تهران بايد تعهدي را امضا نمايند که در آن نوشته شده است؛ که کليه رانندگان متعهد مي شوند که در مورد مسايل شرکت واحد از جمله؛ وضعيت و شرايط اعضاي دستگير شده سنديکا، اخراج کارکنان،عدم پرداخت حقوق و مزايا،برخورهاي غير انساني حراست و کميته انظباطي با کارکنان،شرايط سخت کاري و مشکلات ديگر کارکنان با هيچ رسانه اي اعم از داخلي و خارجي حق مصاحبه را ندارند. (فعالين حقوق بشر و دمکراسي در ايران – 6/7/89)



Av Afsaneh Oskoueinejad - 28 september 2010 20:22

دبیر دفتر تحکیم وحدت به زندان اوین فراخوانده شد

مهدی عربشاهی دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت روز گذشته ۵ مهرماه با دریافت احضاریه ای برای اجرای حکم زندان فراخوانده شد.

به گزارش دانشجونیوز این احضاریه از سوی اجرای احکام دادسرای شهید مقدس مستقر در بازداشتگاه اوین و علیرغم بیماری قبلی مهدی عربشاهی صادر شده است.

دبیر دفتر تحکیم وحدت پیش از این در روز عاشورای سال گذشته بازداشت شده بود که پس از مدتی بر اثر حمله قبلی در زندان اوین به بیمارستان منتقل و سپس با قرار وثیقه آزاد شد. مهدی عربشاهی طی مدت آزادی مورد عمل جراحی قلب قرار گرفته و به صورت مداوم تحت نظارت پزشکی قرار داشته است.

احضار دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت در حالی صورت گرفته است که دو عضو دیگر این اتحادیه دانشجویی، بهاره هدایت و میلاد اسدی، در زندان به سر می برند. بهاره هدایت و میلاد اسدی با محکومیت سنگین ۹ سال و نیم و ۷ سال حبس نزدیک به یک سال است که در زندان اوین به سر می برند. مهدی عربشاهی نیز سال گذشته به ۲ سال و نیم حبس تعزیری به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام محکوم شده بود.

همچنین طی هفته های گذشته احضاریه هایی برای عباس حکیم زاده دبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت و نسیم سرابندی دبیر کمیسیون زنان این اتحادیه، از سوی دادسرای زندان اوین و وزارت اطلاعات صادر شده است.

به نظر می رسد احضارها و فشارها بر اعضای دفتر تحکیم وحدت همزمان با بازگشایی دانشگاه ها، در راستای تهدید فعالیت های دانشجویی و محدود کردن هرچه بیشتر دفتر تحکیم وحدت است.

این اتحادیه در ابتدای هفته جاری بیانیه ای به مناسبت آغاز سال تحصیلی منتشر کرده و در آن از لزوم تدوین مدل های جدید فعالیت دانشجویی در سال تحصیلی پیش رو سخن گفته بود.

همچنین طی روزها و هفته های گذشته ضیا نبوی و مجید توکلی از دیگر دانشجویان زندانی عضو دفتر تحکیم وحدت به زندان های اهواز و رجایی شهر تبیعد شده اند و بیم تبعید مجید دری دیگر دانشجوی زندانی، نیز وجود دارد.


Ovido - Quiz & Flashcards