Alla inlägg den 30 september 2010

Av Afsaneh Oskoueinejad - 30 september 2010 19:54

سه شنبه، 6 مهر ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 28 September

http://www.iranpressnews.com/source/084050.htm

دختر جوان برای تامین مسکن، قرنیه چشمش را می فروشد

روزنامه حکومتی وطن امروز: چندی پیش دختری که بر اثر سانحه دچار سوختگی شده بود برای عمل جراحی پلاستیک در خواست کمک مالی کرده بود. پدر و مادر پیر این دختر سانحه ‌دیده که دارایی خود را برای مراحل درمانی دخترشان حراج کرده‌اند، با بی‌مهری صاحبخانه‌شان، مدتی است دخل زندگی‌شان خالی شده و در پارک می‌خوابند. این دختر سانحه دیده می گوید دیگر قصد عمل جراحی ندارد و تنها به دنبال اجاره سقفی محقر برای پدر و مادر و دو خواهرش است. او گفته از کسی توقع حمایت ندارد و تصمیمش را برای فروش قرنیه چشم و یکی از کلیه‌ هایش گرفته است تا از این طریق بتواند خانواده‌اش را از فروپاشی نجات دهد.


Av Afsaneh Oskoueinejad - 30 september 2010 19:49

پنجشنبه، 8 مهر ماه 1389 برابر با 2010 Thursday 30 September
مواد مخدر مهمترین علت بزهکاری زنان است
یک آسیب شناس علوم رفتاری با بیان اینکه مواد مخدر و سرقت مهمترین علت جرایم زنان بزهکار است گفت: بیشتر بانوان توسط همسران یا مردانی که با آنها رابطه عطفی دارند به اعتیاد کشیده می شوند.
مجید ابهری در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: متاسفانه در بررسیهای انجام شده در بین زنان زندانی که آمار آنها نسبت به سال قبل 6 درصد رشد داشته جرائم مواد مخدر مثل اعتیاد، تولید، حمل و فروش مواد مخدر بالاترین آمار را در بین زنان زندانی داشته است.
وی اظهار داشت: در درجه دوم سرقت و سپس جرایم ضد اخلاقی در ردیف بزهکاریهای عمده بانوان قرار دارد.
ابهری با بیان اینکه بیشتر بانوان توسط همسران یا مردانی که با آنها رابطه عطفی دارند به اعتیاد کشیده می شوند تصریح کرد: این افراد به دلیل تامین هزینه مواد مخدر به سرقت و یا خودفروشی دست می زنند.
این استاد دانشگاه با اعلام اینکه متاسفانه در کنار این گروه سنتی گروهی دیگر از زنان فعالیت می کنند افزود: این گروه از زنان به دلیل تبلیغات غلط ماهواره و یا برخی از افراد با خیال اینکه مواد مخدر روانگردان باعث لاغری یا جوان شدن پوست آنها می شود به اعتیاد کشیده می شوند.
ابهری اظهار داشت: این افراد با مصرف مواد توهم زا اقدام به حرکاتی می کنند که در شرایط عادی حتی از باور آن عاجز هستند.
ابهری اضافه کرد: اطلاع رسانی به بانوان برای مقاومت در مقابل فریب همسر یا مرد مورد علاقه و باور نکردن تبلیغات دروغ بیگانه ها و مصرف نکردن داروهای ضد چاقی تولید شده در خارج از کشور باعث می شود که این بانوان از باتلاق هولناک اعتیاد دور بمانند.

Av Afsaneh Oskoueinejad - 30 september 2010 19:46

چهارشنبه، 7 مهر ماه 1389 برابر با 2010 Wednesday 29 September

http://www.iranpressnews.com/source/084071.htm

شکوه میرزادگی

زنان کارمند یا زنان صیغه ا ی روسا

در سفری که به نیویورک داشتم، و در روزی که رییس جمهور حکومت اسلامی در حال نمايش شرم آور همیشگی اش در سازمان ملل بود، میان جمعیت معترض می گشتم. نخواسته بودم به محلی که خاص ایرانی ها بود بروم، چرا که «هیئت هماهنگی» ایرانی ها را با توجه به عقیده ی سیاسی شان از هم جدا کرده بود (که به اين موضوع در مطلبی دیگر پرداخته ام). به هر حال، از میان جمع زنی به سویم آمد و مرا به اسم خواند، با عینک آفتابی بزرگ و کلاهی تابستانی که نیمی از صورتش را پوشانده بود. در مقابل نگاه ناآشنای من خودش را معرفی کرد و بلافاصله گفت: «این سر و ریخت برای این است که من در ایران زندگی می کنم و نمی خواهم شناخته شوم». و بعد شروع به دردل کرد.؛ مثل بیشتر ایرانی هایی که از ایران می آیند و به دیدن یکی از اهالی قلم سر درددلشان باز می شود و از رنج ها و نابسامانی ها در ایران می گویند.

او از شرایط ناهنجار زنانی برایم گفت که با هزار و یک بدبختی از مرزهای تبعیض ناشی از حکومتی تک مذهبی گذشته و کار و شغلی گرفته اند و آنگاه در محیط اداری نیز از شر این تبعیض آلوده به فساد آسوده نیستند.

شهلا ...، آن طور که می گفت، تحصیلاتش را در علوم اداری در انگلستان به پایان رسانده، و پس از ازدواج با پسر یکی از روحانیون به نام، در سال دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی در بخش اداری یکی از دانشگاه های تهران مشغول به کار شده است. می گفت:« در ادارات برخلاف همه چیز که زنانه ـ مردانه است، چند سالی است که انتخاب و استخدام مشاغل فقط با مردها است». می گفت که زن های متقاضی شغل، گذشته از این که باید در امتحان ورودی نشان دهند که حجاب شان سفت و سخت است، لازم است «زیبا و طناز» هم باشند و مسئول امور مربوطه که با آن ها باصطلاح مصاحبه می کند آن ها را تایید کند. می گفت: «وقتی من استخدام شدم وضع به این بدی نبود. در عين حال، چون من تازه از انگلیس برگشته بودم و پدر شوهرم هم مورد احترام دستگاه بود کاری به کار من نداشتند و من هم سرم به کار خودم بود ـ ارزیابی مدارک تحصیلی متقاضیان استخدام و مصاحبه با آنها. در اواخر دوره ی دوم آقای خاتمی اما کار مرا محدود کردند و بخش مصاحبه را از من گرفتند که البته خیلی هم خوشحال بودم چون انتخاب چند تن از میان هزارها متقاضی در جامعه ای که همیشه مشکل بیکاری وجود دارد از نظر عاطفی برایم سخت بود. اما به مرور متوجه شدم که حتی ارزيابی مدارک متقاضیان زن را برای من نمی فرستند و اين مدارک به بخشی می رود که همه شان مرد هستند. کم کم متوجه شدم که ارزيابی مدارک تحصیلی جای خود را به ارزیابی زیبایی و طنازی زن های متقاضی داده است».

شهلا می گفت که در بخشی که او کار می کند ظرف سه سال گذشته حتی یک زن ازدواج کرده استخدام نشده است. می گفت: «به جرات می توانم بگویم که در حال حاضر زن ها در بیشتر ادارات نه به عنوان کارمند که به عنوان صیغه ی روسا استخدام می شوند». می گفت این زن ها و دخترها تا وقتی استخدام نشده اند معمولاً نمی دانند ماجرا چیست؛ و تازه وقتی از مرحله ی اول استخدام می گذرند متوجه این بدبختی می شوند. البته در آن زمان هم اگر کسی معترض باشد، یا کارش را از دست می دهد و يا با تهمت های دروغ کارش به دادگاه و احتمالاً زندان می کشد.

حرف های تاسف آور و دردناک شهلا البته برای من تازگی نداشت، زنان و دختران جوان مرتب اینگونه مطالب را، نه تنها از ادارات دولتی که از موسسات خصوصی، و بويژه کارخانه ها و کارگاه هایی که زنان کم درآمد و بی پناه در آن کار می کنند، برایم می نویسند. اما شنیدن آن از زبان شاهدی که خود از خانواده ای مذهبی و تقریباً وابسته به حکومت می آمد نشانه ی روشنی از این واقعیت بود که سلطه ی قوانین مذهبی بر زندگی زنان ایران، علاوه بر تحقیر شخصیت زن و تنزل او از یک انسان مساوی به یک وسیله ی لذت، یا نهایتاً یک وسیله ی تولید مثل، در متوقف کردن حرکت جامعه ی ایران به سوی یک زندگی متمدنانه نیز نقش زیادی داشته است. جامعه ای که بالای شصت در صد از تحصیل کرده های دانشگاهی اش زن ها هستند، با شيوع این نوع فساد در سیستم های اداری آن، و مورد آزارهای جنسیتی یا سوء استفاده های جنسی قرار دادن این قشر عظیم تحصیل کرده و متخصص، در واقع جز عقب راندن این قشر و خانه نشین کردن نیمی از جمعیت کارآی جامعه نتیجه ای نداشته و ندارد، و بار دیگر نشان می دهد که تا وقتی قوانین تبعیض آلود و مردسالارانه ی قرون وسطایی بر زندگی ما سایه انداخته اند، تنها تکیه دادن بر تعداد دانشگاه رفته های زن نمی تواند دلیلی بر توفیق اجتماعی زنان ایران باشد.

تا وقتی که مردها، به خصوص قشر وابسته به حکومت، به هر زن و دختر کارمندشان به چشم صیغه نگاه می کنند و این را شرعی و حق خودشان می دانند، یا زنان را همقد و اندازه خود نمی بینند و با آن ها به عنوان رعیت خودشان رفتار می کنند، حضور زنان در جامعه به معنای صاحب حق بودن یا مساوی بودن با مرد نیست.

و من همچنان بر این باور هستم که جنبش زنان ایران، پس از سی و یک سال تجربه و به کار بردن انواع وسایل برای تثبيت ساده ترین حقوق انسانی خويش، و نداشتن حتی اندکی از آن، اکنون هیچ راهی جز رویارویی با کل قوانین انسان گريز و زن ستیز جمهوری اسلامی برایش باقی نمانده است؛ چرا که بدون خواستن ايجاد تغییر بنيادی در کل قوانین و ساختارهای حکومتی، حاصل کار همچنان از دست دادن است و از دست دادن و بس.


Ovido - Quiz & Flashcards